--> پيرتاک <body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d5111494\x26blogName\x3d%D9%BE%D9%8A%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%83\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://pirtaak.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://pirtaak.blogspot.com/\x26vt\x3d5577119561592704537', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe", messageHandlersFilter: gapi.iframes.CROSS_ORIGIN_IFRAMES_FILTER, messageHandlers: { 'blogger-ping': function() {} } }); } }); </script>

پيرتاک

دوستان:

آرشيو

گويا
BBC
******* Comments********** ****
 



Monday, January 12, 2004

هنر شنيدن

شنيدن هنريست كه در سايه’ مطالعه و تمرين مداوم بدست مي آيد. هرچند تفاوت اصلي بشر با ديگر حيوانات قدرت تكلم اوست ولي توانايي بيان كلمات شرط كافي گفتمان (ديالوگ) نيست. اساس گفتمان بر شنيدن استوار است و تا انسان مهارتِ ظريفِ شنيدن را كسب نكند، بهره’ كافي از تفاوت بنيادينش با ساير حيوانات نبرده است. شنيدن داراي مراتب مختلفي است كه بعضي از آنها بدين قرارند:

1- شنونده محو سيما و ظاهر يا حضور گوينده است و تنها آهنگ كلمات را بصورت يك قطعه موسيقيايي روح نواز مي شنود و غرق در فضايي است كه در آن كلمات معاني خاصي را با خود حمل نمي كنند. اين گونه ارتباط كلامي حكم گفتگو ندارد و تنها محملي است براي يك ارتباط عاطفي. شنونده پيام هايي را كه خود مي خواهد از بيانات گوينده مي گيرد و اغلب بين اين پيام ها و گفته هاي گوينده هيچ سنخيتي وجود ندارد. فرضاً گوينده مي گويد " من اصلاً حوصله’ تو رو ندارم" و شنونده مي شنود " فدات شم تو هم يه چيزي بگو".

2- شنونده كلمات را مي شنود و حواس خود را معطوف به معاني كلمات مي كند و بدون هيچ پيش داوري منتظر پايان كلام و اتمام معني وي شود. هدف از اين گونه گفتمان مفاهمه يا آگاهي از نظر و انديشه’ طرف مقابل است. هيچ پيش شرطي مبني بر قانع شدن يك طرف يا عقب نشيني طرف ديگر وضع نمي شود. كلمات همانگونه كه ادا مي شوند تفسير شده و معاني خودساخته بدان ها تحميل نمي گردد. گفتمان, ارتباطي است خاص آدميان.

3- شنونده با گوينده مشغول بحث (مجادله يا آرگيومنت) است. بحث و جدل مرسوم در حوزه هاي علميه اغلب از اين دست مي باشند. اينگونه بحث تفاوت ماهوي با گفتمان دارد. هردو طرف قصد محكوم كردن يكديگر را دارند و هدف از گفتگو قانع شدن يك طرف توسط طرف ديگر است. شنونده تنها بعضي كلمات گوينده را مي شنود و همزمان مشغول آماده كردن جواب يا طرح سئوال بعديست. جدل، مبارزه اي است كه در آن بجاي مشت از سلاح كلام استفاده مي شود. دانش آموختگان اين مكتب همچون شاگردان يك باشگاه كاراته همواره آماده’ مبارزه اند و تنها به بيرون راندن حريف از صحنه فكر مي كنند. بعضي از استادان اين فن همچون مبارزين فول كنتاكت از هر وسيله اي جهت مغلوب كردن حريف استفاده مي كنند. حركات دست و اشارات چشم به وفور استفاده مي شوند و كلمات سمبوليك با آهنگ هاي مخصوص از سلاح هاي رايج اين گروه مي باشند. گاهي اين شيوه به كوفتمان نيز منجر مي شود.

4- شنونده تنها صداي گوينده را مي شنود و توجهي به معاني ندارد. با سكوت گوينده متناسب با آخرين آوايي كه شنيده سر خود را به سمت پايين به نشانه’ تا’ييد يا بالا به نشانه’ تكذيب حركت مي دهد. او حتي گاهي اصوات نا مفهومي نيز توليد مي كند و بي صبرانه منتظر پايان جملات گوينده است. بيشتر گفتگوهاي خانگي از اين دست هستند.

5- شنونده گوش هاي خود را مي گيرد تا صداي گوينده را نشنود. اينگونه تك خواني (مونولوگ) نيز هيچ گونه اطلاعاتي بين طرفين رد و بدل نمي كند. ارتباط كلامي بدهكار و طلبكار در اين دسته قرار مي گيرد.

6- شنونده صداي گوينده را مي شنود ولي خود را به كري مي زند و تمام تلاشش اين است كه هيچ پيامي از سوي گوينده دريافت نكند. نمونه’ بارز اين گونه شنونده، حاكمان يك حكومت تماميت خواه هستند. حكومت شوندگان از هر وسيله در دسترس يا غير قابل دسترسي استفاده مي كنند تا پيام خود را با زحمت و هزينه’ فراوان به گوش شاه برسانند و بگويند كه وزير در خطر است ولي شاه در همان زمان در حال جلو راندن سربازان و باز كردن بازي است. وزير از صحنه خارج مي شود و بازي به اتمام مي رسد.

مسلماً اينها مجموعه’ كاملي از انواع گفتگو نيستند ولي نشان مي دهند تنها در موارد خيلي كمي بشر از گفتمان خاص خود استفاده مي كند و بيشتر همان تنازع بقاي جاري در جنگل را به شيوه’ مدرنتر و هوشمندانه تر اجرا مي كند.

Pirtaak  ||  8:30 PM